ناگفته‌هایی از ابتکار فرهنگی حاج قاسم در عراق


«جو شدیدی ضد ما راه انداختند که ایرانی‌ها کنسروهای تاریخ گذشته را آورده‌اند به ما می‌دهند؛ مخصوصاً آنهایی که مخالف حضور ما در عراق بودند. فضاسازی تلخی شد و ایشان هم به‌شدت عصبانی بود از دست ما که چرا این کار رو کردین؟»

8/30/2023 12:25:47 PM
کد خبر: 12136

«جو شدیدی ضد ما راه انداختند که ایرانی‌ها کنسروهای تاریخ گذشته را آورده‌اند به ما می‌دهند؛ مخصوصاً آنهایی که مخالف حضور ما در عراق بودند. فضاسازی تلخی شد و ایشان هم به‌شدت عصبانی بود از دست ما که چرا این کار رو کردین؟»

به گزارش سارنا به نقل از ایسنا، یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای فرهنگی جهان تشیع که چند سالی است شکل منسجم‌تر و گسترده‌تری را به خود گرفته است، راهپیمایی اربعین به‌منظور زیارت بارگاه مطهر امام حسین (ع) و یاران با وفایش می‌باشد که همه‌ساله در اربعین شهادت آن امام عزیز رخ می‌دهد و به‌ویژه در چند سال گذشته بر جنبه بین‌المللی و جهانی آن افزوده‌شده است و همه انسان‌های آزاده جهان را از ملیت‌های مختلف به سمت بارگاه ملکوتی سرور آزادگان جهان حسین بن علی (ع) می‌کشاند.

اما دراین‌بین نقش افراد مجاهد و آزاده‌ای همچون سردار  سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در نهادینه کردن و عمق‌بخشی به این فرهنگ عظیم، برجسته و غیرقابل‌انکار است. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مصمم است در ایام اربعین حسینی (ع) در چندین شماره با استناد به کتاب «معمار حرم» به واکاوی این نقش سردار دلها بپردازد.

حسن پلارک نایب رئیس هیأت مدیره ستاد توسعه و بازسازی عتبات روایت می‌کند: حاجی از رنج و غصه مردم عراق خیلی دلگیر بود. وقتی آمریکایی‌ها با آن سخت‌افزار نظامی وارد صحنه عراق شدند، نهایت بهره‌برداری را کرد و جریاناتی را که از قبل آماده کرده بود، وارد میدان نمود و صحنه را در دست گرفت؛ البته نه صحنه نظامی، بلکه صحنه اجتماعی و ارائه خدمات مردمی.

آن سال اتفاق تلخی هم افتاد که ایشان برخورد شدیدی با من کرد. البته بعداً فهمید که من مقصر نبودم و آمد از دلم درآورد. این از ویژگی‌های ایشان بود.

می‌گفت: این مردم عراق خیلی زیر ستم بودن. الآن ما باید به فکر مردم عراق باشیم و بریم یه کاری براشون بکنیم. زمستان آن سال‌ها، ایشان کار خاص و مهمی کرد که ما فکر می‌کردیم اصلاً این کار، کار یا وظیفه ما نیست؛ یا اصلاً در توان ما نیست. ما را وادار کرد برویم برای مردم عراق سوخت‌رسانی انجام بدهیم تا آن‌ها بعد از سقوط صدام، مزه کمک مردم ایران را بچشند.

 

ابتکار فرهنگی حاج قاسم

عراقی‌ها به زیارت کربلا در نیمه شعبان اعتقاد خاصی دارند؛ اما صدام از تجمع مردم در این روز ممانعت می‌کرد. اولین نیمه شعبان بعد از صدام هم که از راه رسید، آقای سلیمانی یک کار بسیار بزرگ فرهنگی کرد؛ از مردم خواست برای زیارت امام حسین (ع) به کربلا بیایند و به ما هم گفت: باید بروید غذای مردم رو فراهم کنین! کاری را که ما امروز داریم در اربعین می‌کنیم و اسمش موکب‌داری است، او سال ۸۲ گفت انجام بدهیم.

آن روز ما تجربه چندانی نداشتیم. کنسرو و بیسکویت و کامیون کامیون آب‌معدنی می‌بردیم بین مردم توزیع می‌کردیم. خودش هم دائماً رصد می‌کرد.

اتفاق تلخ و عصبانیت حاج قاسم

آن سال اتفاق تلخی هم افتاد که ایشان برخورد شدیدی با من کرد. البته بعداً فهمید که من مقصر نبودم و آمد از دلم درآورد. این از ویژگی‌های ایشان بود.

قضیه این بود که تاریخ‌ها در عراق به تقویم میلادی است؛ اما کنسروهایی که ما از ایران فرستاده بودیم، همه تاریخ شان به هجری شمسی بود. عراقی‌ها به سال ساخت و انقضا که به هجری شمسی درج‌شده بود توجه نکرده و فقط روز و ماه تاریخ را نگاه کرده بودند که آن‌هم به تقویم هجری قمری و میلادی تاریخ گذشته تلقی می‌شد.

کار کمک‌رسانی به مردم عراق تقریباً دیگر دائمی شده بود، مثل کارهایی که الآن مرسوم است برای سیل‌زده‌ها می‌کنند.

خلاصه جو شدیدی ضد ما راه انداختند که ایرانی‌ها کنسروهای تاریخ گذشته را آورده‌اند به ما می‌دهند؛ مخصوصاً آنهایی که مخالف حضور ما در عراق بودند. فضاسازی تلخی شد و ایشان هم به‌شدت عصبانی بود از دست ما که چرا این کار رو کردین؟ نهایتاً رفتم پیش ایشان و قضیه را توضیح دادم و قانع شد؛ اما آخر سر گفت: باید به این موضوع توجه می‌شد؛ مثلاً برچسب تاریخ میلادی می‌زدین یا از قبل موضوع را اعلام می‌کردین تا این اتفاق نیفته! بعد از آن دیگر روال ثابت خودش را پیدا کرد و مشکلی پیش نیامد.

کار کمک‌رسانی به مردم عراق تقریباً دیگر دائمی شده بود، مثل کارهایی که الآن مرسوم است برای سیل‌زده‌ها می‌کنند؛ می‌گفت: باید براشون بسته‌های مواد غذایی ببریم! فصل شروع مدارس هم که شد، گفت: برای دانش آموزان نیازمند عراقی سبد نوشت‌افزار تهیه کنین و ببرین! این کار را هم کردیم و تعداد زیادی نوشت‌افزار برایشان بردیم؛ یعنی اولین سال تحصیلی بعد از صدام، برای تعداد زیادی از دانش آموزان مقطع دبستان، یک بسته نوشت‌افزار را که شامل یک سری کتاب و دفترچه و خودکار و مداد رنگی و پاک‌کن بود، در ایران تهیه کردیم و بردیم بینشان توزیع کردیم.

اول بین آن دسته از خانواده‌های عراقی پخش کردیم که به شکل پناهنده در ایران بودند و بعد از سقوط صدام، خودمان به عراق منتقل‌شان کرده بودیم؛ مابقی هم بین دانش‌آموزانی که واقعاً در فقر و فلاکت زندگی می‌کردند تقسیم شد.

نظر بدهید


نام:


ایمیل:


موضوع:


توجه: دیدگاه هایی که حاوی توهین و تهمت و یا فاقد محتوایی که به بحث کمک میکند باشند احتمالا مورد تایید قرار نمیگیرند.